آنیتا جانآنیتا جان، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 22 روز سن داره

♥♥خاطرات من و دختر نازم♥♥

خانه بازی کودک

روز چهارشنبه با کلی دوست های جدید آشنا شدیم.حیلی هم خوش گذشت, ابتدای جلسه که به هم معرفی شدیم چون ما شاگردجدیدهای کلاس بودیم (البته چند تایی رو اوب هاشون می شناختیم اما فقط از طریق کوچولوهاشون!) بعد هم که مامان روانشناس واسمون از اهمیت بازی های دست ورزی در سنین زیر یک سال توضیح دادن که بسیار مهمه چون هر بازی که کودک رو به فکر کردن وادار کنه باعث ارتباط بیشتر دونیمکره مغزی می شه و این تشکیل ارتباط تا پایان سه سالگی میسر هست .و اینکه :وقتی داریم کارهای منزلمون رو انجام می دیم واسه فسقلیمون هم توضیح بدیم و خیلی راحت آموزش بدیم . مثلا: این ظرف که دست منه سبزه,چهارگوشه,الان می خوام توی این ظرف این کار و انجام بدم و ..... بعد هم که مقداری ...
7 شهريور 1392

آی بازی بازی بازی...... آنیتا می ره شهربازی

  آنیتا خانم در آستانه هجده ماهگی خیلی خیلی خیلی به بازی علاقه مند شده,اگر تمام 24 ساعت رو به بازی کردن باهاش اختصاص بدیم دیگه مطمئنا نق نمی زنه . دیشب هم با خاله اش دسته جمعی رفتیم پارک رایانه ای فجر(که البته چون وسط هفته بود تقریبا خلوت هم بود که واسه بچه ها بهتر هم بود چون راحت تر بازی می کردن). که اونجا کلی با محیطش کیفور شد و ذوق زده بود. ولی فقط دوتا بازی رو پسندید و افتخار بازی بهشون رو دادکه عکسهاشون رو در ادامه مطلب می بینید تشریف بیارید: اولش که با علیرضا جون ماشین سواری کردن و خیلی خوشش اومد(البته تنهایی حاضر نمی شد سوار بشه!) این بازی هم واسش خیلی جالب بود چون هم موزیکال بود هم رنگی رنگی ...
6 شهريور 1392

هوراااااااا آب بازی...

یه تفریح تابستونه که به برنامه هفتگی آنیتا  اضافه شده:آب بازیه اون هم از نوع صرفه جویی در آبش                                                       کلی اسباب بازی مخصوص آب بازی می ریزیم توی استخر و کمی هم آب کف استخر می ریزیم که حال بده و بعد آنیتا با ذوق می پره تو آب و شالاپ شلوپ کنون دوق می زنه.بعد یه ظرف آب هم می زاریم کنارش تا ماهی گیری کنه(البته با ماهی ها و قلاب اسباب بازیش). وقتی هم خسته شد و ذوقش تموم شد...........................تشریف می برن حمام. که اونجا هم مدام می گه:تموم ...
2 شهريور 1392

تولد مامانی

  تولدم مبارک! در آستانه سی سالگی به من هم رسید! امروز پایان بیست ونه سالگی وآغاز سی سالگی رو جشن می گیرم ،  همراه با همسر مهربان و دخملی عزییییییییییییییییییییییییییییییییزیم. امسال دومین سالیه که روز تولدم آنیتا جوون رو هم در کنارم دارم.دخملک عسلی و شیرین و ناز نازی من که خودت رو با مامایی گفتنت واسم لوس می کنی دوست دارم هدیه آسمونی من به قول بابایی تا ابد واسه هر مناسبتی گل کادوهای ما تویی عزیزم. الان هم که دارم این چند خط یادگاری رو می نویسم تو در خواب ناز هستی،این روزها خیلی خیلی خیلی نسبت به قبل مامانی شدی و بهم مجال نمی دی حتی به کارهای روزمره ام هم برسم باور کن ثانیه ای اگه وارد آشپزخونه بشم در جا گریه می...
14 مرداد 1392

ما اومدیم..........

سلام دوستان عزیز . بالاخره سرم خلوت شد و برگشتیم به جمع دوستان گل و مهربونی که توی این ایام نبودیم اما بهمون سر زدن و جویای احوال بودن .دوستتون داریم زیاد . این سری از جایجایی و اسباب کشی طولانی تر از دو دفعه قبلی بود.وسه روز کامل بابایی داشت اسباب می برد در حالی که قبلا یه روزه تمام بود . تا دو روز هم جایی نبود که خالی مونده باشه و بتونیم بخوابیم به خاطر همین تشریف می بردیم منزل بابا بزرگ به صرف صبحانه و ناهار و شام و اقامت نامحدود! خلاصه می رفتیم منزل جدید و یکم سر و سامون می دادیم و خسته که می شدیم بر می گشتیم اقامتگاه و استراحت و دوباره.....تا چند روز اینجوری بود . خداییش با یه فسقلی اسباب کشی کردن بسیوور سخته!اونهم تنهایی ! ...
9 مرداد 1392

نی نی شکمو

این هم از عکس نی نی شکموی ما: آنیتا جوون ,روز تولدش حسابی به کیک حمله کردو این هم عکسش... این پست واسه مسابقه تدارک دیده شده بود اما چون درگیر اسباب کشی پیش رو هستیم وقت  نداشتم واسهجشنواره نی نی وبلاگ ارسال کنم و ومنتظر بمونم و ... هدف یادآوری خاطرات شیرین  از نی نی هامون بود که ما هم انجام دادیم.   ...
15 تير 1392

آنیتا در 16 ماهگی

چند روز پیش که داشتم به عکس های تولد و نوروز آنیتا نگاهی می نداختم تا عکس مناسبی انتخاب کنم واسه چاپ روی لیوان ( ی ه هدیه به بابایی واسه تولدش از طرف آنیتا! ) متوجه شدم که دخملکم ماشاالله چقدر بزرگ شده ،حتی صورت نازش هم تغییر کرده و دیگه نی نی کوچولوی مامانی نیست!واسه خودش خانمی شده .قربون صورت ماهت روز هفتم تیر ماه هم متوجه شدم که دوتا مروارید خوشگل دیگه به جمع مرواریدهات دارن اضافه می شن و یه نیش کوچولوش بیرون اومدن(حالا شدن دوازده تا،ماشالله ) جدیدا روی حرف خودت اصرار می کنی (مثلا اگه چیزی رو بخوای دیگه حکمش صادر شده ) اگه داریم در موردت حرفی می زنیم  کاملا متوجه می شی و واکنش نشون می دی. بازی اتل م...
9 تير 1392

*تولد بابایی*

یک بغل گل یاس یک سبد ستاره و یک دنیا عشق پیشکش تو بخاطر زیباترین روز دنیا که روز تولد توست.... تولدت مبارک یکم تیر ماه زاد روز بابایی بود,*بابا عمران تولدت مبارک* متاسفانه ما هنوز به منزل نو نقل مکان نکردیم و هنوز هم خیلی از وسایلمون در بسته بندی هستند و بنا بر این نتونستم تولد مفصلی واسه بابا عمران بگیریم. اما همون جشن کوچک و صمیمانه هم خیلی خوش گذشت.آنیتا خانم هم که از اول جشن همش چشمم به کیک بود,اصلا نه به دوربین نگاه می کرد و نه به ما,دنبال فرصت می گشت که ناخنک بزنه از قر هم هیچ خبری نبود تا ...........اینکه بالاخره کیک سرو شد و آنیتا خانم به جمع افتخار دادن... محمد عزیز هم(پسرخاله آنیتا)زحمت کشید...
1 تير 1392

نی نی , بیا بازی! قسمت دوم

بازی1:این چیه؟مال کیه؟ وسایل مورد نیاز: تعدادی عروسک تعدادی عروسک که کودک شما آنها را کامل می شناسد و مدت هاست با آنها بازی می کند را برای بازی انتخاب کنید و لباس ها ، کلاه ، عینک، پستونک،حوله و ... را از آنها جدا کرده و با فاصله از آنها قرار دهید.  سپس کودکان را دعوت به بازی کنید بدین شکل که قطعه ای از وسایل عروسک ها را به اون نشان دهید ( یا خود او یکی را انتخاب کند) سپس از او بپرسید که نام این وسیله چیست؟ (مثلا کلاه) و از او بخواهید صاحب شیء را برایتان پیدا کند. از آنجایی که کودک شما عروسکهایش به خوبی می شناسد سریع وسیله مورد نظر را به صاحبش می دهد یا حتی سعی می کند خودش آن را تنش کند.   این بازی برای کودکان لذتبخش است طو...
26 خرداد 1392