آنیتا جانآنیتا جان، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 28 روز سن داره

♥♥خاطرات من و دختر نازم♥♥

مامان بازی!!!

1392/11/29 23:47
نویسنده : مامان مرضیه
496 بازدید
اشتراک گذاری

 

سلام به دوستهای خوبم........

بالاخره ماهم اومدیم!

خیلی وقته درگیر یه سری کارهای خونه شدیم و روز و شب مشغولمسوالروزها با آنیتا خانم مشغولم و عصر به بعد هم خیابوون...از خود راضی

خلاصه حالا حالاها استراحت نداریم ,کمتر از ده روز دیگه تولد دوسالگی آنیتا جان هم هست و کلی بدو بدو دارمقلب...

امروز با یه پست کوچولو در خدمت دوستان هستم تا بعد که مفصل بیایم و بنویسم.

این روزهای آنیتا با بازی قدیمی مامان بازی یا خاله بازی پر شده,به شدت از این بازی استقبال کرده و با علاقه برای ما غدا می پزه و بهمون تعارف می کنه می گه بفرما... بعد که مثلا خوردیم می گه خوشمزه؟! ما هم می گیم بله,عالی بود,و کلی تعریف می کنیم...

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بله دیگه دخملی ما هم مثل مامانش دسنپحت خوبی دارهنیشخند!

این هم چندتا عکس یادگاری از 23 ماهگی گل دختر مامانی:

 

راستی آنیتا خانم از روز جمعه 25 بهمن دیگه شیر خوردن رو بطور رسمی ترک کرد,هورااااااااااااااااتشویق

و لی بطور مرتب شیر کوچولو می خوره تا کلسیم بدنش تامین بشه,خدایا شکرت که این مرحله رو براحتی پشت سر گذاشتیم,کلی استرس داشتم واسه ترک کردنش اما خدا رو شکر خیلی راحت از شیر  گرفته شد

خیلی زود برمی گردیمبای بای

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

مامان بهنود و بهناز
30 بهمن 92 10:50
وای جانمممممممم چه بانمک خاله بازی میکنه مدتها بود ندیده بودم بچه ای خاله بازی کنه بووووووووس
مامان مرضیه
پاسخ
مامان مرضیه: مرسی خاله,خاله بازی الان توی خونه ما حرف اول رو می زنه
مامان روژینا
1 اسفند 92 9:39
وای قربون اون دخمل نازم بشم که دیگه خانوم شده تولدت پیشاپیش مبارک عروسک توچولومامانی بی صبرانه منتظر عکسای تولد آنیتای نازم هستم
مامان مرضیه
پاسخ
مامان مرضیه: مرسی از لطفت خاله ریحانه عزیز,روژیناجون خوبه؟پوپولی خاله , خیلی دوسش دارم. بدوبدوهای قبل از تولد هر روز مارو خیابوون می کشه
زهرا
5 اسفند 92 1:48
فدات شم خاله دلم برات تنگ شده بود خاله بازی خوبه اماخیلی دردسر داره ماکه روزی چندبار چایی خیالی میخوریم .غذامیخوریم .میخوابیم شیرمیدیم شیرمیخوریم واقعا خسته کننده است اماوقتی روژان دستورمیده که نمیشه اجرانکرد
مامان مرضیه
پاسخ
مامان مرضیه: مرسی از لطفت زهرای عزیزم,خوبی؟ منم خیلی دلم واستون تنگ شده بود,بعد از جشن تولد آنیتا بازهم می یایم...تا جمعه روز رویایی من یعنی تولد دوسالگی آنیتای عزیزم چیزی نمونده اوه اوه خاله بازی تا اونجاها عواقب داره!!!ما هنوز اول کاریم
عمه
5 اسفند 92 23:49
عزیزززززززز دلم، چه خانم کوچولوی کدبانویی
مامان مرضیه
پاسخ
مامان مرضیه: مرسی عمه مهربوون,دیگه از مامانش یادگرفته دیگه
مامان آناهیتا
6 اسفند 92 7:09
ای جانم چه عکس های خوشکلی عزیزم
مامان مرضیه
پاسخ
مامان مرضیه: مرسی مامان آناهیتای گل
مامان روژینا
7 اسفند 92 11:21
دیشب تو فکرت بودم که یه قطره اشک از چشمهام جاری شد از اشک پرسیدم چرا اومدی؟ گفت اخه تو چشمهات کسی هست که دیگه جای من نیست
مامان مرضیه
پاسخ
مامان مرضیه: عــــــــــــــزیــــــــــــــزم! خیلی دوست دارم ریحانه جوون+روژینا گلی
مامان غزل
9 اسفند 92 11:54
عزیز خاله تولدت مبارک ایشالله 120 ساله بشی
مامان مرضیه
پاسخ
مامان مرضیه: مرسی از شما خاله عزیز ما رو خوشحال کردید با پیامتون حتما می یایم پیشتون
مامان هلیـــــــــــــــــا
19 اسفند 92 16:25
شما لینک شدید عزیزم هزار تا بــــــــــــــــــوس برا انیتا کوچولو
مامان مرضیه
پاسخ
مامان مرضیه : مرسی از لطف شما,شماهم لینک شدید با افتخاریه عالم ماچ واسه هلیا کوچولو