HAPPY YALDA
بالاخره ننه سرما هم اومد و بساطش رو پهن کرد ,با رسیدن آخرین روز پاییز نوید شب یلدا هم داده می شه,طبق هر سال ماهم یه میز کوچیک چیدیم و رهسپار خونه مامان بزرگ و بابابزرگ شدیم...
البته آنیتا خیــــــــــــــــــــلی خوابش می اومد و توی عکسها خیلی سرحال نیس و تا برسیم منزل بابا بزرگ توی ماشین یه خواب کوچولو و شیرین رفت و اونجا سر حالتر بود که البته اونجا عکاسی یادمون رفت
این هم آش رشته که سنت همیشگی ماست که شب یلدا میدرستیم
و صد البته دستپخت خوشمزه مامان خوبم
از صبح مامان و دختر مشغول پخت و پز بودیم ,تمامی تنقلات میز فوق با همکاری شف آنیتا تهیه شده,باهم ژله اناری درست کردیم که زحمت ریختن انار ها رو کشیدن ,کیک کشمشی درست کردیم بازهم قسمت سخت کار ,ریختن کشمش ها رو آنیتا خانم زحمت کشیدن... ,و در آخر رولت خرما هم درست گردیم که پاشیدن کنجد و گردو هم باز آنیتا خانم زحمت کشیدن,آنیتا جووووون مچکریم