رویش دندان جدید

پانزده ماهگیت مبارک آنیتا ی عزیزم.

پنج شنبه 9 حرداد مصادف با  پانزد ماهگیت متوجه شدم که یه دندون کوچولوی ناز در آوردی (دندان نهم فک بالا, نیش).البته هنوز بطور کامل سر در نیاورده و تا اینکه بخواد کلا تاج این دندون مرواریدی تشریف بیارن بیرون بایستی من و بابایی غرغرهای جنابعالی رو تحمل کنیم !!!

بهداشت هم که رفتیم واسه مراقبت کامل که خدا رو شکر رشدت خوب بود و روی نمودار بودن, فقط وزنت کمی باید بیشتر بشه(که اون هم می دونم ناشی از تحمل درد دندون در آوردنه).

خدایا شکرت که یه مروارید دیگه به دخترم هدیه دادی.

و اما کارهای جدیدی دیگه که یادگرفتی:

از روزسه شنبه 7 خرداد یه سری کارهای خطرناک به برنامه روزانه ات اضافه کردی,مثلا:از هر چیزی بالا میری از صندلی کامپیوتر دایی خودت را تا سینه بالا کشیده بودی و گیر کرده بودی نه می تونستی کاملا بالا بری  نه دیگه پاهات به زمین می رسید که پایین بیای,واسه همین دیگه ناله ات در اومده بود که مامان به کمکت اومد

شب هم که داشتم ماکارونی می درستیدم دیدم که خانم کوچولومون رفته سر وقت کابینت سبدها و همه رو در آورده و خودش هم تشریف برده توی آبکش نشسته نمی دونم چه جوری خودش رو جا داده اون تو؟!!!

رسیور هم که از دستت امون نداره مرتب می ری دکمه خاموش رو میزنی و می گی: تمام.

تا درب فریزر رو باز می کنم که چیزی واسه غذا در بیارم ,هرجا باشی خودت رو سریع می رسونی که بیای به بستنی برداری و در بری.

واسه دالی کردن هم که بازی محبوب ات هست هم یه روش از خودت در آوردی که دستت رو جلوی چشمات می ذاری و می گی دای,مرتب اینکار رو تکرار می کنی اون هم با شوق زیاد.

وقتی پارک می بریمت دیگه ذوقی واسه تاب بازی نشون نمی دی و حالا دیگه عاشق سرسره بازی شدی,عزیز دلم.

متاسفانه اصلا به خوردن قطره آهن و مولتی ویتامین هیچ علاقه ای نداری.حیف شد! من و بابایی خیلی دوست داشتیم حتما تا دوسالگیت اون رو دریافت می کردی.ترفندهای زیادی به کار بردم اما تو زرنگ تر ار این حرفهایی و مزه اش رو توی هرچی قاطی کنم می فهمی و دیگه لب نمی زنی.

با لباس جدید هم خیلی شوق می کنی و هر کسی که می بینی بهش می گی: به و روی لباست دست می کشی و بهش پز می دی کوچولو من!

از صداهای حیوانات هم که داریم بهت یاد می دیم,جدیدا صدای کلاغ رو هم یادگرفتی,صدای گاو هم همینطور,صدای پیتکو پیتکو اسب رو هم بلدی در بیاری.,وقتی بهت می گم ماهی چیکار می کنه لبهات و برامون باز و بسته می کنی ادای ماهی رو در می یاری.البته این رو از ماهی قرمز های عید یاد گرفتی!!

وقتی قصد بیرون رفتن داریم و طبق معمول اول خانم کوچولو تیپ می زنه از وقتی که آماده شدی می ری پیش در وای می سی و پا بلندی می کنی ,دسته در رو می گیری و مرتب می گی کفش تااینکه یا من یا بابایی بیایم و کفش هات رو پات کنیم و ببریمت بیرون .

وقتی صدات می زنیم آنیتا خانم,با صدای بلند جواب می دی: ب لی(در دوبخش می گی عزیزم)قربون بله گفتنت عزیز دلم.

به شکلک کیتی هم خیلی علاقه داری عزیزم اگر به اتفاق هم بریم یه لباس فروشی و مثل همیشه یه لباس با برچسب کیتی ببینی مدام بهش اشاره می کنی و می گی تی تی یعنی همون کیتی.