آنیتا جانآنیتا جان، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 11 روز سن داره

♥♥خاطرات من و دختر نازم♥♥

نوروز 1392

1392/1/5 11:43
نویسنده : مامان مرضیه
510 بازدید
اشتراک گذاری

سال 1392

امسال نوروز  ما یه جور دیگه بود بخاطر یه اسباب کشی موقت 5 ماهه خیلی از وسایلی که لازم داشتم تو بسته بندی ان و فعلا نمی شه بازشون کرد.واسه همین یه سفره هفت سین مختصر درستیدم (تدارک دیدم) که خیلی هم بد نشد اما همون هم از شیطنت های آنیتا خانم در امان نمودن!مژه

ده دقیقه به لحظه سال تحویل میز رو چیدیم و بعد چند عکس یادگاری هم سریعا اون رو برچیدیم بخاطر شیطونی ها  و کنجکاوی های آنیتا جان!

به هر روی امیدوارم سالی پر از شادی،خبرهای خوبه خوب،سلامتی و پر از پول حلال باشه واسه همه خانواده ها.امیدوارم بیکارها سر کار مناسب برن ،مجردها ازدواج لایق داشته باشن،وام دارها پول داشته باشن و............... و کلی آرزوی خوب دیگه .لبخند

و اما عکاس خونه مامانی در ادامه مطلب :

 niniweblog.com

 niniweblog.com

 niniweblog.com

 niniweblog.com

 

 niniweblog.com

و اما تلاش مامانی برای خاتمه شیطنت ها و اصرار آنیتا بر ادامه آن !!!جدالی داشتیم هانیشخند

 

Avazak.ir smili20 تصاویر زیباسازی وبلاگ (1)

این هم عیدی بابایی و مامانی به دختر گلمون:

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

عمه
8 فروردین 92 0:57
مثل اینکه آنیتا چیدمان سفره ی هفت سین مامانشو قبول نداشته ها، داره سعی میکنه به سلیقه ی خودش بچینه


مامان مرضیه:
ظاهرا که همینطوره!!!
فکر کنم از سال دیگه خودش می خواد سلیقه به خرج بده واسه این کارها این خصلتش که به من رفته اونم اساسی...
خدا رو شکر این خصلتش به عمه اش نرفته!مگه نه!!!



شکوفه
8 فروردین 92 12:39
سال خوبی برایت آرزومندم

مامان مرضیه:
مرسی خاله شکوفه عزیز.امیدوارم سال خوشی هم واسه شما باشه.





عمران
11 فروردین 92 10:00
امان از وقتی که لج می کنه
دیگه تنبان پامون نمیذاره ماشالا
اینو نمیدونم به کی رفته


مامان مرضیه:
قربون لج بازیش برم.
یعنی هر چی می خواد باید بدست بیاره اون هم زود، تند ،سریع!!!