پیشرفت های آنیتای عزیز

دخملی عزیزم,کم کم داره بزرگ می شه و حرف های خوشگل می زنه.

*تقریبا اسامی خانواده رو بلده و صداشون می زنه:مامان و بابایی -مامان بزرگ ها و پدر بزرگ ها هم مامان, بابا صدا می زنه.

خاله  ها رو یاد گرفته خاله صدا بزنه درست روز تولد خاله شکوفه عزیز(21 شهریور) تونستی بگی خاله,

عمه هم همین 5شنبه(28 شهریور) کلی خوشحال کردی و بهش گفتی عمه و دیگه بهش فقط عمه می گفتی.  وقتی به در خونه بابا بزرگ رسیدیم بر خلاف همیشه که عمو عارف در رو برامون باز می کرد مامان جون باز کرد و تو ناغافل گفتی:عمو,که واسمون جالب بود که تو هم منتظر عمو بودی!

توی خونه هم  عمو عارف رو عمو صدا می زدی.

محمد و علیرضا رو هم می گی :ممد و علی به آرمان هم می گی آماخیلی شبیه بابا تلفظ می کنی.

بهاره هم جمعه(29 شهریور) که باهاشون رفتیم پارک مدام صدا می زدی: بهاره بیا.طفلی جرات نداشت بره سرسره سواری!چون آنیتا خانم فقط تاب بازی رو پسندیده بود

*وقتی کیف پول مامان رو می بینی می گی پول!و پول بازی رو خیلی دوست داری(البته به دلیل آلودگی پول واست چندتا اسکناس نو و خشک در نظر گرفتیم )

*کتاب خوندن هم خیلی خیلی دوست داری و می گی اتاب , خودت می ری چندتا کتاب می یاری و ورق می زنی و بچگانه واسه خودت تعریف می کنی و مامان بابا ذوق می زنن واست.

*هر وقت می خوایم بریم بیرون هم با ذوق تکرار می کننی کفش.تا اینکه کفش ها تو پبپوشی و بریم.

*توی ماشین هم که حتما باید موزیک باشه و به محض سوار شدن به بابا می گی نای نای,و خودت دستگاه رو راه می ندازی.اگر از آهنگی هم خوشت نیاد خم می شی که مثلا تراک رو عوض کنی!!!

*یه سری کارت ریاضی پرورش هوش هم داریم که وقتی می خوایم کار کنیم می گی ریاضی ولی با لحن کودکانه.

*از پهلوون پنبه عمو پورنگ هم یاد گرفتی و می ری روی تخت و بپر بپر می کنی و می گی بام بام...

*به سب زمینی سرخ کرده که خیلی خیلی هم علاقه داری می گی: نم نی؟!

*وقتی شب می خوایم بخوابیم, اگر مامانی و آنیتا بخوان زودتر از بابایی بخوابن به بابا چند تا بوس می دی و بجای شب بخیر می گی بای بای...

 بعدش میری جوجه ات رو بغل می کنی بعدش متکا تو می یاری و می گی لالا... حتی توی ماشین!!!

*مسواک هم خیلی دوست داری و شبها با مامان مسواک می زنی البته بدون خمیر دندان فقط لیوان آب و مسواک کوچیک خودت.

*همچنان از حمام خیلی خوشت نمی یاد البته فقط از قسمتی که باید سرت شسته بشه چون از اینکه آب یهویی می یاد روی سرت می ترسی! خیلی واضح می گی حمام نه!!!

ولی عاشق آب بازی هستی:

*استفاده درست از افعال:رفت,نموم,بده,بیا.

*استفاده از ضمیر ملکی:به جوجه محترمتون می گی جوجه ام!

جوجه آنیتا خیلی واسش عزیزه,اما اگر می رفتیم بیرون مهم نبود اونهم بیاد اما یه چند وقتیه اونهم باید حتما بیاد گردش ,خرید یا هرجای دیگه.قبل از اینکه کفش بپوشه می ره جوجه رو می یاره و در آغوشش می بره بیرون!خیلی هم بوسش می کنه جدیدا به من و باباش هم می گه اون رو ببوسیم می یارش جلوی صورتمون و یه بوس می ده یعنی تو هم بوسش کن

* چند روزی هم هست باهاش تمرین کردم که وقتی ازش بپرسیم آنیتا خانم خوبی؟

بهمون می گه:م----مون(ممنون)خیلی خیلی شیرین می گه.من که دوست دارم قورتش بدم.

*از رنگها هم رنگ زرد رو بلده و اگر وسیله زرد رنگی نشونش بدم و بپرسم چه رنگیه؟ می گه: زرد.

*یه کتاب داره که خیلی دوسش داره و از روی همون کاملا صدای حیوانات رو بلد شده.که اگه ازش صدای حیوانات را بپرسیم بلده:قورباغه-گاو-بع بعی-بز-جغد- قناری-کلاغ-گربه-هاپو-اردک-مرغ-خروس-جوجه-زنبور-کبوتر-اسب.(اسم کتابش:صدای حیوانات برای دختر گلم  پسر گلم*شعر کودکانه*

-وقتی بپرسیم ماهی چیکار می کنه؟لبهاش و غنچه می کنه و باز و بسته می کنه.

-وقتی بپرسیم پروانه چیکار می کنه؟بادستهاش بال می زنه و می گه بال بال.

-با اسباب بازی سشوارش هم صدای شششششششششش در می یاره و اداش در می یاره که دراه موهاش و خشک می کنه.

 *************دوستت دارم دختر شیرین زبون و باهوشم**************