آنیتا جانآنیتا جان، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 6 روز سن داره

♥♥خاطرات من و دختر نازم♥♥

پرتاب در تاب!!!!!!

1392/7/7 17:16
نویسنده : مامان مرضیه
631 بازدید
اشتراک گذاری

hello kitty glitter

دیروز که آنیتا داشت تاب بازی می کرد و واسه خودش می خوند: تاب تاب , تاب تاب و...

یه اسباب بازی هم دادم دستش,اولش یکمی باهاش مشغول شد بعدش هم خیلی ماهرانه انداختش توی سبدی که روبروش بود بدون هیچ پیش زمینه ای در این موردلبخند.

کلی ازش تعریف کردم و تشویقش کردم اونهم ذوق زد.بعدش یه چندتای دیگه اسباب بازی دوباره بهش دادم و این شد یه بازی خیلی خیلی هیجانی واسش و فقط زمانی کیف می کنه که بتونه اون رو بندازه توی سبد.

جالبه خودش رو آماده می کنه تا در حرکت روبه جلوی تاب, که به سبد نزدیک می شه اون رو پرتاب کنه.

 

این هم از شکار لحظه های مامانی:

قدم اول:ابتدا سوار تاب می شه

مرحله دوم: یه لگوی ستاره ای دستش می دم

مرحله سوم: خودش صبر می کنه تا به سبد نزدیک شه

بعدش که انداختش توی سبد کلی کیفور می شه همراه با تشویق و جیغ و هورای مامان!

و اینگونه آنیتای عزیزم از خودش یه بازی مهیج ساخت.تشویق

دوستت دارم فسقلی مامانیقلب

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

مامان پریسا
7 مهر 92 18:16
افرین به این مادر و دختر خلاق



عزیزم خصوصی داری


مامان مرضیه:
مرسی مریم جوون
مهرنوش مامان مهزیار
8 مهر 92 8:58
سلام همشهری خوبی؟ از اینکه با شما آشنا شدم خیلی خوشحالم و اگر اینکه اجازه بدید لینکتون کنم.


مامان مرضیه:
سلام عزیزم,حتما عزیزم.خیلی هم خوش حالم از آشنایی با شما
عمران
8 مهر 92 13:17
خصوصی


مامان مرضیه:
مرسی عزیزم,خیلی مفید بود
مهرنوش مامان مهزیار
8 مهر 92 13:30
سلام مرضیه جون با افتخار لینکتون کردم. خوب بازی برای خودش ردیف کرده. ببوسش از طرف من.
مرضیه جون بچه بودم اسم یکی از عروسک هام آنیتا بود و اون یکی آنا. اما آنیتای تو از همه عروسک ها خوشگل تره


مامان مرضیه:مایه افتخار ماست آشنایی با شما.
مرسی مهرنوش جوون,بوس هم واسه شما.
واقعا!!!
چه جالب!
به نظرم اسم آنیتا خیلی ساده وشیک و عزیزه چون معنی اش:خوش رو و مهربانه.کلا با سلیقه ای عزیزم از اسم پسر نازت تا اسم عروسکهات.
بانوی شرقی
8 مهر 92 18:05
سلام
مرضیه خانم
از وب بابایی آنیتا جون خدمت رسیدم
چقدر قشنگه لحظه هایی که آدم شاهد گل لبخند رو لبای عزیز ترین شه
شاید هیچ زیبایی تو دنیا دلپذیر تر از این نباشه امیدوارم آتینا روز به روز زیر سایه پدر مادر گلش خاطرات زیبای کودکی را برای دوران بزرگیش ترسیم کنه ... هر روزش قشنگتر از دیروزش باشه


مامان مرضیه:
سلام بر بانوی شرقی عزیز,بسیار خوش حال شدم از اینکه به ماهم سر زدید.
بسیار زیبا نوشتید...
واقعا همینطوره که گفتید ,گاهی شیطونی و گاهی کودکی کردن گاهی نق نقو شدن گاهی بیماری و گاهی کم خوابی و... اما همش به یه لبخندش می ارزه
ا
مامان ندا
9 مهر 92 14:45
به به افرین انیتا جون
چه بازی وابداع هیجان انگیزی


مامان مرضیه:
کلا آنیتا عاشق هیجانه,شدید