آنیتا جانآنیتا جان، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه سن داره

♥♥خاطرات من و دختر نازم♥♥

پیشرفت ها وشیرینکاریهای آنیتا!

1392/3/1 0:26
نویسنده : مامان مرضیه
435 بازدید
اشتراک گذاری

 

روزها از پس هم می گذرند و تو بزرگ و بزرگتر می شوی .

گاهی روزهای سخت گاهی هم شیرینه شیرین,امیدوارم همیشه تنت سلامت باشه تا به ماهم بیشتر خوش بگذره در کنار وجود شیرین ات.

این روزها می بینم که خودت میری سروقت سبد اسباب بازی هات و اونها رو در می یاری با هرکدوم که دلت خواست با زبون خاص خودت حرف می زنی اگر موزیک داشته باشه باهاش حتما می رقصی !گاهی هم خودت سر کیف براشون آواز می خونی(چه چه می زنی)

چیدمان برج حلقه رو خیلی خوب یادگرفتی،محمد رو که می بینی دنبالش راه می افتی و ممد صداش می کنی بعضی مواقع هم دادا(به تقلید علیرضا که می گه داداش!)

شعر عمو زنجیر باف رو که برات می خونم جاهایی رو که باید بگی بله خیلی قشنگ می گی ب ب یعنی بله.

با شعر عمو پورنگ که می گه کی از همه قشنگ تره و کی از همه با هوش تره...جواب می دی: مه مه,یعنی من من!

هر وقت از فضای خونه خسته می شی جوجه ات رو میندازی رو کولت و با اصرار می گی بیم بیم یعنی بریم بیرون!

عاشق بیرون رفتن مخصوصا پیاده روی هستی(البته تو بغل مامانی)توی ماشین هم با آهنگها می رقصی با ضرب آهنگهای تند ،سرت رو تند تند تکون می دی تا صدای ضرب میاد یا حتی عروسکاتو روشن میکنم شروع میکنی رقصیدن.

برف پاکن ماشیت هم از دستت امون نداره...

چند روزه بهت یاد دادم که بینی رو بگیری و بگی بیب خیلی بامزه این کارو می کنی خودتم باهاش می خندی

بسیار بسیار به لباسشویی کوچک خودت علاقه داری و هر چی روی زمین گیر بیاری می ری می ندازی داخلش حتی گوشی تلفن!!!متفکر

 عاشق بچه ای تا میبینی با ذوق وبلندمیگی: نی نی.

دالی موشه رو خیلی دوست داری از هر فرصتی استفاده می کنی سرت رو از یه جای بیرون می کشی می گی دادی!بارها و بارها.

عاشق تخریب کردنی!!!کل اتاق رو باید بهم بریزی.سر کشوی مامان هم که می ری و بله, کل لباسها بایدتخلیه شه گاهی هم به دست و پاهات کلی لباس گیر کرده و اینور و اونور هم می ری.

رو تخت مامان و بابا هم که عاشق بپر بپر هستی خودت می ری بالا و دراز می کشی یه جوری آدم رو نگاه می کنی که بیا بامن شالاپ شلوپ  بازی کن ,وقتی تموم شد خودت هم تشریف می بری پایین.

تا لپ تاپ و می بینی از خود بیخود می شی باید کلی زیر و روش کنی و واسه ماهم اعصاب نمی زاری.

وقتی سی دی بی بی انیشتن رو می زاریم به بازی عروسکا عکس العمل نشون میدی و تا وقتی حوصله ات سر نره کلی باهاشون ذوق می زنی.

عاشق بوس کردن هاتم عزیزم,هر وقت داری شیطونی می کنی سرتو بر می گردونی و مدام بوس می فرستی تا بلکه از اون کار ممانعت نکنیم.

ماشالله به دخترم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مهدیه
5 اردیبهشت 92 12:13
سلام
خوشحال میشم از وبلاگمون دیدن کنید و اگه خواستین خاطره ی زایمانتون رو در اون ثبت می کنیم!
هدفمون جمع آوری یک آرشیو از خاطرات شیرین زایمان مادرانه!
در صورت تمایل برامون کامنت بذارین!


مامان مرضیه:
حتما سر می زنم!
عمه
10 اردیبهشت 92 15:49
آفرین به این فرشته کوچولوی عمه
این عکس بالای وبلاگش خیلییییییییییییی خوشگله
روزت پیشاپیش مبارک مامان خانم
آنیتا واست هدیه خریده؟( البته منظور از آنیتا، بابای آنیتاست )[چشمک
مامان مرضیه:
مرسی عمه جوون.
مگه میشه بابا عمران گل واسم هدیه نگیره!
سجاد
5 تیر 92 23:54
سلام باعث افتخار ماست که شما هم سجاد کوچولو رو حمایت کنید .