پیاده روی های آنیتا
آنیتا جان بالاخره افتخار دادن که وقتی بیرون می ریم هم کفش های خوشگلش رو بپوشه و همراه مامان بابا قدم بزنه!
اما بی جنبه هم می شه و یه جاهایی که لازمه بغل مامانی باشه اصلا رضایت نمی ده!!!
یه جاهایی هم تصمیم می گیره کلا مسیر رو عوض کنه!
خلاصه داستانی داریم با پیاده روی.
عزیز دلم یه فیگوری می گیره وقتی با تلفن صحبت می کنه: گوشی بدست قدم می زنه و صحبت می کنه مثلا اگه باباش اونور خط باشه مدام می گه بابا و یه چیزهای دیگه هم به زبون خودش واسش تعریف می کنه.گاهی هم لم می ده و تکیه زده به مکالمه اش ادامه می ده.
کاربرد آره و نه رو بخوبی بلده و ازشون بخوبی استفاده می کنه.
وقتی آنبتا شیطونی می کنه:
آنیتا همیشه خندون نیست ها گاهی هم لج می کنه و گریه می کنه:
وقتی آنیتا پارک می ره و سرسره بازی می کنه:
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی